khatere haye man

بدون عنوان

یک شبی مجنون نمازش را شکست   بی وضو در کوچه لیلا نشست عشق آن شب مست مستش کرده بود فارغ از جام الستش کرده بود سجده می زد بر لب درگاه او پر زلیلا شد دل پر آه او گفت : یا رب از چه خوارم کرده ای؟ بر صلیب عشق دارم کرده ای ؟ جام لیلا را به دستم داده ای وندراین بازی شکستم داده ای خسته ام زین عشق دل خونم نکن من که مجنونم تو مجنونم نکن مرد این بازیچه دیگر نیستم این تو و لیلای تو من نیستم !! گفت : ای دیوانه ، لیلایت منم در رگت پیدا و پنهانت منم سال ها با جور لیلا ساختی من کنارت بودمو نشناختی عشق لیلا در دلت انداختم صد قمار عشق یک جا باختم کردمت آواره ی صحرا، نشد گفتم عاقل می شوی ،اما نشد سوختم در ...
12 بهمن 1390

تموم شدددددددددددد

بالاخره تموم شد این امتحانای زیاد . دیشب سومین شبی بود که تا صبح بیدار میموندم تادرس بخونم واسه همین دیگه ساعت آخر سر کلاس سرم خیلی درد میکردو وقتی ازمدرسه اومدم بدون اینکه حتی غذا بخورم خوابیدم تا ساعت ٧. الان بیرون داره برف میباره و تقریباً رو زمین نشسته . دیروز به خاطر زلزله نیشابور اینجا حدود ٤٣ تا پس لرزه اومد که یکیشون شدیدتر و محسوس تر بود. امروز توی مدرسه موضوع اصلی بحث همین زلزله بود ...   ...
1 بهمن 1390
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به khatere haye man می باشد